Ahmadinejad is not Iran's President - احمدی نژاد رئیس جمهور ایران نیست - Ahmadinejad n'est pas le Président de l'Iran - Ahmadinejad is niet de president van Iran - Ahmadinedschad ist nicht der iranische Präsident - Ahmadinejad non è il Presidente dell'Iran - Ахмадинежад не президент Ирана - وأحمدي نجاد ليس الرئيس الايراني - 内贾德不是伊朗总统 - अहमदीनेजाद ने ईरान के राष्ट्रपति नहीं है - אחמדינג 'אד הוא לא נשיא איראן - Ahmadinejad bukan Presiden Iran - アハマディネジャドイラン大統領されていません - Ahmadinejad ไม่อิหร่านของประธานาธิบดี - Ахмадінежад не президент Ірану - 아마 디 네 자드이란 대통령이되지 않습니다 - Ahmedinejad İran Cumhurbaşkanı değildir - Ahmadinejad is nie Iran se president - Ахмадинеджад не е Иранският президент - Ahmadinejad ay hindi Iran's Pangulo - Ahmedinedžad nije Iran's President - Ahmadinejad ei ole Iranin presidentin - Ahmadineyad non é o presidente do Irán
۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

جمهوری اسلامی و چالش «خمینی- خامنه ای»

روزبه میرابراهیمی


در ماه های اخیر دنیا شاهد تحولاتی در ایران بود که برای برخی شوک آور و برای برخی یادآور تجربه های کشورهای دیگر بود. برخی که تصویری سطحی از جامعه ایران داشتند در مقابل این خیزش لایه های مختلف جامعه ایرانی شوکه شدند و لب به تحسین گشودند. و عهده ای نیز به تطبیق تحولات ایران با کشورهای اروپای شرقی و انقلاب های رنگین پرداختند. حتی برخی در تحولات اخیر نشانه های مشابه انقلاب 57 ایران را یافتند. اما آنچه در ایران روی داد چه بود؟

شاید بتوان گفت انتخابات اخیر در ایران یکی از نقاط تاریخی تاثیر گذار در طول چندین دهه گذشته برای ایرانیان است و خواهد بود.

تحولات اخیر ایران، نمایه بیرونی اش از دو ماه پیش از روز انتخابات پیدا شد اما این نمود بیرونی پشتوانه ای عمیق و تاریخی داشت که برای درک درست تحولات ایران باید به آنها توجه داشت. جمهوری اسلامی ایران پس از تشکیل در دوره های مختلف با چالش های متفاوتی رو در رو بود که چالش اخیر سرنوشت ساز ترین چالش جمهوری اسلامی است. انتخابات خرداد 88 یک انتخابات منحصر بفرد بود. مهمترین مشخصه این انتخابات را می توان شکل گیری دو قطبی هایی دانست که در پروسه جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون به پر رنگ ترین شکل ممکن نمایان شد.

دوقطبی های شکل گرفته:

احمدی نژاد / مخالفان وی: ساده ترین لایه از این دو قطبی که توجه بسیاری را جلب می کرد دو قطبی «احمدی نژاد/ مخالفان احمدی نژاد» بود. به تعبیری این اولین بار بود که یک رئیس جمهوری در جمهوری اسلامی در پایان دوره اول با جبهه گسترده ای از مخالفان برای جلوگیری از انتخاب مجددش روبرو بود. در هیچ انتخاباتی در ایران دور دوم یک رئیس جمهور این چنین همراه با رقابت همراه نبوده است. این دو قطبی عملا جمع بسیاری از مخالفان احمدی نژاد حتی با دیدگاه های بسیار دور از هم را در کنار هم قرار داده بود. جبهه ای فراگیر از محافظه کارانی چون ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی گرفته تا اصلاح طلبانی چون محمد خاتمی، میرحسین موسوی،مهدی کروبی و حتی بخش هایی از گروه های اپوزیسیون غیر رسمی در داخل.

در این بین در استراتژی احمدی نژاد نیز ظاهرا این دو قطبی برای پیشبرد اهدافش مفید بود زیرا خود وی نیز در مناظره های تاریخی با رقبا به این دو قطبی دامن می زد. با این وجود آنچه بسیار پر رنگ شده بود این بود که احمدی نژاد نماد وضع موجود بود و دیگران نمادهای تغییر وضع موجود که مطرح ترین آنها میر حسین موسوی بود. به همه این موارد حمایت های صریح آیت الله خامنه ای از احمدی نژاد را هم باید افزود که عملا این دو (خامنه ای و احمدی نژاد) را نماد وضع موجود می کرد.اما .....

خمینی/ خامنه ای: اما لایه دیگری از دوقطبی های شکل گرفته در این انتخابات دوقطبی «روح الله خمینی/ علی خامنه ای» بود. آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی 57 بود و بینانگذار جمهوری اسلامی ایران. تا زمانی که زنده بود سایه حضور و قدرت او در تمام جنبه ها سیاسی اقتصادی فرهنگی اجتماعی به وضوح مشخص بود. سمت رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی به گونه ای تعبیه شده بود که لباسی مخصوص آیت الله خمینی بود. پشتوانه آیت الله خمینی در آن جایگاه، روحانیت بود و مرجعیت شخص وی.

پس از مرگ آیت الله خمینی، آیت الله خامنه ای که آنزمان رئیس جمهوری ایران بود به مقام رهبری رسید. اما در این بین نواقصی وجود داشت. خامنه ای به لحاظ درجه روحانیت، آیت الله نبود و از همه مهم تر مرجع هم نبود. پس پشتوانه روحانیت را نداشت. اما با اصلاح بخش هایی از قانون اساسی به این مقام رسیده بود. آیت الله خامنه ای در دوران رهبری خود (نزدیک به بیست سال) همواره زیر سایه آیت الله خمینی قرار داشت. و نقص های خود در کمبود پشتوانه در روحانیت را با جذب و همراه کردن سپاه پاسداران جبران کرد. به سپاه هر روز بیش از دیروز قدرت داد تا به تعبیری این نیروز نظامی و شبه نظامی حامی وی در جایگاه رهبری باشد. دوگانه «خمینی/خامنه ای» دقیقا از همان آغاز رهبری آیت الله خامنه ای آغاز شد و در انتخابات اخیر به اوج خود رسید. به گونه ای که انتخابات اخیر نماد رودر رویی یاران معتقد به آیت الله خمینی با یاران آیت الله خامنه ای بود. آیت الله خامنه ای با کمک نیروی نظامی سپاه که در این سال ها تبدیل به قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی شده است به حذف کامل همه نیروهای وفادار به آیت الله خمینی دست زد. در انتخابات اخیر محمود احمدی نژاد نماینده تفکر حکومتی و اقتدارگرای آیت الله خامنه ای رهبری کنونی جمهوری اسلامی بود. و میرحسین موسوی آخرین نخست وزیر دوران زندگی آیت الله خمینی و نامزد اصلی اصلاح طلبان در این دوره، نماینده تفکر حکومتی آیت الله خمینی. مهم ترین تفاوت این دو تفکر این است که در تفکر آیت الله خمینی همواره یکدست شدن قدرت در دست یک جناح با نفوذ او با مانع مواجه می شد (او همواره جلوی یکدستی حکومت را می گرفت) اما آیت الله خامنه ای همواره گرایش به یکدست کردن قدرت به سود حامیان سنتی خود داشت. حامیان و یاران خمینی در دهه اخیر تبدیل به اصلاح طلبانی شده اند که تلاش دارند جنبه جمهوریت و دموکراتیک نظام را تقویت کنند. حامیان آیت الله خامنه ای محافظه کارانی بودند که در دهه های اخیر به سوی بنیادگرای افراطی پیش رفته اند.

حکومت اسلامی/ جمهوری اسلامی: دو قطبی دیگری که در این دوره از انتخابات بدشت تقویت شد. دو قطبی «حکومت اسلامی/جمهوری اسلامی» بود. این دو تفکر از همان روزهای ابتدایی انقلاب 57 در نظام برآمده از انقلاب وجود داشت. بسیاری از همان ابتدا معتقد بودند که باید حکومتی اسلامی به مانند صدر اسلام تاسیس کرد و هیچ لزومی ندارد که نمادهایی از جمهوریت از جمله تفکیک قوا، انتخابات و ... وجود داشته باشد بلکه همان قوانین و شریعت اسلامی برای اداره حکومت کافی است. اما در سوی دیگر میدان کسانی بودند که معتقد بودند باید حکومتی اسلامی در قالب جمهوری تاسیس کرد که جمهوری اسلامی حاصل این تفکر بود. هرچند کسانی نیز بودند که معتقد به جمهوری دموکراتیک و ... بودند اما رهبری انقلاب در آن زمان حامی تفکری بود که جمهوری اسلامی حاصلش شد. در طول این سه دهه از انقلاب 57 این دو تفکر در درون جمهوری اسلامی همواره زنده بود و سعی در بیرون کردن دیگری از میدان را داشت. از درون همین درگیری ها هر از چندگاهی گامی به پیش در جهت تقویت پایه های دموکراتیک سیستم برداشته می شد که دوران به قدرت رسیدن سید محمد خاتمی یکی از این مقاطع بود. انتخابات اخیر به تعبیری به رو در رویی این دو تفکر نیز انجامید. حامیان حکومت اسلامی در مقابل حامیان جمهوری اسلامی. احمدی نژاد و خامنه ای نماینده تفکری بودند که اعتقادی به جمهوریت نظام نداشت و این سوی میدان اصلاح طلبان و میرحسین موسوی نماینده جریانی بودند که در مقابل تبدیل حکومت از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی ایستادند.

اما پس از انتخابات:

جمع شدن همه آن چالش ها که گفته شد و دو قطبی شدن فضا باعث شد تا انتخابات اخیر از اهمیت فراوانی برخوردار شود. همه این عوامل سبب شد تا بخش های مختلفی از جامعه ایران از حالت سکون و بی تفاوتی به حالت «فعال» در آیند. هیجان و شور و شوق انتخاباتی که نمونه هایش کمپین های نامزدها و کارناوال های خیابانی بود انرژی فراوانی را بوجود آورده بود. اما نتایج انتخابات با آنچه جامعه انتظار داشت متفاوت بود. بهت و شگفتی فضای شاداب پیش از انتخابات را به موجی از اعتراض تبدیل کرد. در صحنه ماندن همان نیروی عظیم فعال شده پیش از انتخابات، پس از اعلام نتایج باعث شد تا ایران شاهد اعتراضات تاریخی به نتایج اعلامی باشد.

تداوم اعتراضات و برخورد خشن حکومت با اعتراضات مسالمت آمیز سبب همگرایی و گسترش جبهه شکل گرفته شد. برای اولین بار پس از انقلاب جریان های گوناگونی با تفکرات مختلف و حتی بسیار دور از هم، در یک جبهه قرار گرفتند و خواسته پاسداری از «آرای» ریخته شده در صندوق های رای به محور اصلی اعتراضات تبدیل شد.

مهمتر از همه در تحولات اخیر جنبش تحول خواهی که در چند دهه اخیر همواره بی «سر» بود توانست رهبری برای حرکت خود بیابد. تاکید بر پیشبرد استراتژی غیرخشونت آمیز و قانونی در چارچوب قانون اساسی از سوی این حرکت باعث شد تا عملا این جنبش ضمن برانگیختن تحسین جهانیان، افکار عمومی دنیا را همراه خود نماید.

اما وضعیت کنونی و چشم انداز آنیده این حرکت چه می تواند باشد؟

در حال حاضر «جنبش سبز» که هدفش احقاق حقوق ملت و اعمال حاکمیت مردم است چتری گسترده را شکل داده که بخش زیادی از نیروهای سیاسی درون و برون نظام را شامل می شود. میرحسین موسوی با انتشار بیانیه تفصیلی خود در مورد «تشکیلات راه سبز امید» عملا خواست های حداقلی مشترکی را طرح کرده که می تواند در گام نخست به حداکثر اجماع بیانجامد.

بازخوردهای آن بیانیه نیز نشان از همین اجماع حداکثری بر اهداف حداقلی دارد. تداوم و چگونگی فعال نگاه داشتن ظرفیت های اجتماعی این جنبش موضوع دیگری است که برای بررسی به فرصتی دیگر نیازمند است.

این جنبش در ادامه شاهد رسیدن به آزمون پایانی برای همه چالش های پیش گفته شده در ابتدای این یادداشت خواهد بود. به تعبیری عملکرد رهبری نظام – که خود را نظام تعریف می کند – همه دوقطبی های مورد تاکید را به همگرایی رسانده و عملا ما در ادامه جنبش به تجمیع دوقطبی ها رسیده ایم و این تجمیع، آزمون نهایی را نیز یکجا کرده است. دو قطبی نهایی در پروسه کنونی به زمان نهایی خواهد رسید و در آزمون نهایی به سوی یکی از دو طرف حل خواهد شد. اما حل شدن به سود هر یک از دو سو، تبعات و پیامدهای خاص خود را برای سیستم جمهوری اسلامی خواهد داشت.

نکته دیگر که حاصل تحولات انتخاباتی و رویدادهای پس از انتخابات بود عریان شدن لایه های ضد جمهوریت در حکومت است که دیگر پرده های تزئینی را کنار زده و خود را لخت و عریان نمایان کرده است. این پرده دری در آزمون نهایی در مسیر دموکراسی خواهی مفید خواهد بود.

از جمله نکات دیگر، فعال شدن لایه های مختلف اجتماعی سیاسی در تحولات اخیر است که بزرگ ترین دستاورد جنبش بود و در ادامه می تواند اصلی ترین نیرو محرکه برای منتج به نتیجه شدن تلاش های جنبش سبز باشد. برای حفظ این مزیت نسبی باید بیشترین تلاش را برای پایین آوردن هزینه فعالیت های مدنی و اعتراضی بکار گرفت تا با این اقدام لایه های حاضر در صحنه، حضور مستمر و گسترده تری داشته باشند. در این زمینه گسترش ارتباط با بدنه جامعه و انتقال و ترجمه درست خواست های جنبش سبز در تطبیق با مطالبات لایه های مختلف جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

جمهوری اسلامی ایران در دوره «ولایت» آیت الله خامنه ای برعکس ادعای اخیر وی در نماز جمعه که گفت؛ «سیاست نظام جذب حداکثری و دفع حداقلی است»، حداکثر «دفع» را داشته و دارد. در در زمینه «جذب» نیز عملا هیچ توفیقی نداشته است.

آنچه امروز جمهوری اسلامی شاهد آن است بحرانی عمیق و ریشه ای است که ناشی از «سوء مدیریت» و«سوء تدبیر» در سیاست های کلان نظام بوده است. دوقطبی های ذکر شده،چالش های عظیمی است که جمهوری اسلامی علی رغم همه انکارها به آن دچار است و حل آنها مسلتزم پرداخت هزینه هایی است که هر چه زمان بگذرد بر گزافی آن افزوده خواهد شد.

نیویورک- سپتامبر2009

0 نظرات:

ارسال یک نظر

سایر اخبار را در اینجا بخوانید